ریسک بازار (Market Risk)

مفهوم:

والد:

بعد:

فرزند:


لید

ریسک بازار یکی از انواع ریسک مالی و به معنای زیان‌های ناشی از نوسانات قیمت‌های بازار بوده و ناشی از عوامل مختلفی است که بر عملکرد کلی بازارهای مالی که سرمایه‌گذار در آن مشارکت دارد اثر می‌گذارد. ریسک بازار را می توان با توجه به عامل تعیین‌کننده ریسک به انواع ریسک‌ نرخ بهره، ریسک‌ سهام، ریسک نرخ ارز و ریسک قیمت کالا طبقه‌بندی نمود.

تعریف به حد

ریسک بازار یکی از انواع ریسک مالی است و به مفهوم ریسک زیان یا عایدی ایجاد شده ناشی از تغییرات غیرمنتظره در قیمت‌های بازار (مانند قیمت‌های اوراق بهادار) یا نرخ‌های بازار (به عنوان مثال نرخ‌های بهره یا نرخ ارز) می‌باشد.

وجوه افتراق یا شقوق مختلف

ریسک بازار در کنار ریسک اعتباری، ریسک نقدینگی و ریسک نرخ بهره، انواع ریسک مالی را تشکیل می‌دهد که از لحاظ نوع عامل ریسک و ویژگی‌های آن متمایز از سایر ریسک‌ها می‌باشد.

فهرست مطالب

تعریف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ریسک بازار یکی از حالت‌های خاص ریسک مالی است و به مفهوم ریسک زیان یا عایدی ایجاد شده ناشی از تغییرات غیرمنتظره در قیمت‌های بازار (مانند قیمت‌های اوراق بهادار) یا نرخ‌های بازار (به عنوان مثال نرخ‌های بهره یا نرخ ارز) می‌باشد. ریسک‌های بازار با توجه به نوع عامل ریسک (نرخ بهره، قیمت سهام و غیره) به نوبه خود به ریسک‌های نرخ بهره، ریسک‌های سهام، ریسک‌های نرخ ارز، ریسک‌های قیمت کالا و غیره طبقه‌بندی می‌شوند.کمیته نظارت بانکی بال ، ریسک بازار را به عنوان ریسک زیان‌های ناشی از تغییرات در قیمت‌های بازار تعریف می‌کند. ریسک‌های مربوط به الزامات سرمایه‌ای ریسک بازار شامل موارد ذیل است، با این‌حال این ریسک‌ها تنها محدود به این عوامل نمی‌شوند.

1. ریسک نکول، ریسک نرخ بهره، ریسک حاشیه اعتباری، ریسک سهام، ریسک نرخ ارز و ریسک کالا مرتبط با دفتر معاملاتی.

2. ریسک نرخ ارز و ریسک کالاها مرتبط با دفتر بانکی.

ریسک بازار به دوره مورد نیاز برای فروش دارایی‌ها بستگی دارد و دوره نقدشوندگی برای ابزارهایی که به آسانی در بازارهای فعال معامله می‌شوند کوتاه تر است. این دوره برای ابزارهای نوظهور که به صورت دوجانبه معامله می‌شوند، طولانی‌تر خواهد بود. در تعاریف آمده، ریسک بازار به مفهوم ریسک قیمت مرتبط با ابزارهای تجاری نیز بوده است. ابزارهایی که در بازارهای سازمان‌یافته و منظم معامله نمی‌شوند، برحسب ارزش بازار بوده زیرا عایدی یا زیان آن‌ها مرتبط با تغییرات ارزش بازاری (اعم از اینکه با فروش حاصل شده باشد یا خیر) محاسبه می‌شود.

با توجه به تعاریف یاد شده، دو جنبه مهم ریسک بازار را می‌توان به صورت خلاصه برشمرد«

- زیان‌ها اغلب زمانی اتفاق می افتند که بازارها به شکلی متفاوت از آن چه که در سال‌های اخیر مشاهده شده است، دچار تحول می‌شوند

- ریسک بازار می‌تواند در حوزه هایی بالاترین باشد که بیشترین سودها ایجاد می‌شوند.

انواع ریسک بازار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ریسک نرخ بهره[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ریسک نرخ بهره یکی از تأثیرگذارترین عوامل بر اقتصاد یک کشور به شمار می‌رود. ریسک نرخ بهره از نوسانات غیرمنتظره در نرخ‌های بهره به واسطه سنجه‌های سیاست پولی تحت کنترل بانک مرکزی اتفاق می‌افتد. بازدهی به دست آمده از اوراق بهادار در همه بازارها باید در بلندمدت برابر با تعدیل عرضه و تقاضای بازار باشد. بنابراین هر افزایشی در نرخ‌ها منجر به کاهش در قیمت اوراق بهادار می‌گردد و این موضوع در اصل با اوراق بهادار درآمد ثابت ارتباط پیدا می‌کند. لذا، نرخ بهره و قیمت اوراق همبستگی معکوس دارند و سرمایه‌گذاران اوراق، به‌ویژه کسانی که سرمایه‌گذاری بلندمدت با بهره ثابت می‌کنند، مستقیماً مستعد ابتلا به ریسک نرخ بهره هستند. به عنوان مثال فرض کنید اوراق قرضه با پرداخت ثابت سالیانه نرخ ۶ درصد خریداری شده است. اکنون اگر نرخ بهره به 8 درصد افزایش یابد، تقاضا برای نگهداری اوراق با نرخ ثابت ۶ درصد کاهش یافته و فروش آن با قیمت پایین‌تری صورت می‌گیرد. به همین ترتیب نیز کاهش در نرخ بهره بازار منجر به افزایش غیرمنتظره در قیمت اوراق قرضه می‌شود.

ریسک کالا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کالاهای خاصی نظیر نفت یا غلات به عنوان کالاهای ضروری برای هر اقتصاد محسوب می‌شوند که در فرآیند تولید بسیاری از کالاها به واسطه کاربرد آن‌ها به عنوان نهاده‌های غیرمستقیم مورد استفاده قرار می‌گیرند. ایجاد هرگونه نوسان در قیمت‌ چنین کالاهایی (یعنی از قیمت‌های بالاتر به قیمت‌های پایین‌تر) باعث می‌شود تا عملکرد کل بازار تحت تأثیر قرار گیرد و اغلب باعث وقوع بحران در سمت عرضه می‌شوند. چنین شوک‌هایی نه تنها منجر به کاهش در قیمت سهام و سود سهام مبتنی بر عملکرد می‌شوند، بلکه توانایی شرکت برای حفظ ارزش اصلی سهام را کاهش می‌دهد.

ریسک نرخ ارز[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ریسک ارزی به عنوان ریسک نرخ ارز هم شناخته می‌شود که به دلیل تغییرات نرخ ارز ایجاد می‌شود. این نوع ریسک به احتمال کاهش ارزش بازده متعلق به سرمایه‌گذار (بازدهی تعهدی) به سبب افت ارزش پول ملی اطلاق می‌شود و هنگامی افزایش می‌یابد که بخش قابل توجهی از پرتفوی سرمایه‌گذار متشکل از یک ارز یا ارزهای گوناگون بر اساس وضعیت بازار (سبد ارزی) باشد. ریسک ارزی معمولا هنگام انجام یک سرمایه‌گذاری بین‌المللی مورد توجه قرار می‌گیرد. به منظور کاهش ریسک از دست‌دادن سرمایه‌گذاری خارجی، بسیاری از اقتصادهای کشورهای نوظهور ذخایر ارزی بالایی را بدین منظور نگهداری می‌کنند تا خنثی‌نمودن هرگونه افت ارزش پول ملی (استهلاک) احتمالی را با فروش ذخایر، تضمین نمایند.

ریسک کشوری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بسیاری از متغیرهای کلان که خارج از کنترل بازار مالی هستند می توانند بر روی سطح بازدهی ناشی از سرمایه گذاری تأثیر بگذارند. این متغیرها شامل درجه ثبات سیاسی، سطح کسری مالی، آمادگی برای مقابله با بلایای طبیعی، مقررات نظارتی، سهولت در انجام کسب و کار و غیره می‌باشد. هنگام تصمیم برای سرمایه‌گذاری در سطح بین‌المللی، میزان ریسک مرتبط با چنین عواملی باید مورد توجه قرار گیرد.

مدیریت و کاهش ریسک بازار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از آنجاییکه این ریسک کل بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهد لذا برای کاهش ریسک، نمی‌توان آن را تعدیل کرد اما می تواند برای مقابله با آسیب‌پذیری حداقلی، محافظت شود. در نتیجه، سرمایه گذاران ممکن است علی‌رغم استفاده دقیق از تحلیل بنیادی و فنی در مورد گزینه خاص سرمایه‌گذاری، نتوانند بازده مورد انتظار را کسب کنند و با شکست مواجه شوند.

نوسانات یا پراکندگی مطلق با درصد تغییر قیمت‌ها، اغلب معیار و سنجه مناسبی برای ریسک بازار در نظر گرفته می‌شود. تحلیل‌گران حرفه‌ای همچنین تمایل دارند از روش‌هایی مانند مدل ارزش در معرض خطر (VaR[۱]) برای شناسایی زیان‌های احتمالی از طریق مدیریت ریسک آماری استفاده کنند.

روش ارزش در معرض خطر یه عنوان یک روش استاندارد برای ارزیابی ریسک بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد. تکنیک ارزش در معرض خطر یک روش مدیریت ریسک است که مربوط به استفاده از آماری است که زیان آتی پورتفوی یا سهام را همراه با یک احتمال مشخص اندازه‌گیری می‌کند. اگرچه، روش ارزش در معرض خطر به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما این روش نیازمند فروضی است که دقت ارزیابی را محدود می‌سازد.

ضریب بتا[۲] شاخصی از ریسک سیستماتیک یک سرمایه‌گذاری یا مجموعه‌ای از دارایی‌های مالی نسبت به ریسک پرتفوی بازار است. ضریب بتا همان شیب معادله رگرسیون خطی و در واقع یک ضریب همبستگی است، که نشان‌گر نوسان قیمتی سهم، در مقایسه با بازار کلی فعال در آن، می‌باشد. سرمایه گذار را قادر می سازد تا کمیتی را اندازه گیری کند و بر اساس آن مشخص کند ماهیت یا ریسک بازار پورتفوی یا اوراق بهادار را در مقایسه با سایر عناصر بازار در چه سطحی از تلاطم قرار دارند.

ارزیابی ریسک بازار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بانک‌ها معمولا ریسک بازار را با استفاده از معیار اندازه گیری ارزش در معرض خطر ارزیابی می کنند. ارزش در معرض خطر، برآوردی از حداکثر کاهش در ارزش پورتفوی تجاری بانکی در یک سطح اطمینان مشخص در افق زمانی منتخب می‌باشد. برای اندازه گیری ریسک داخلی بانک، سطح اطمینان انتخابی عمدتا بین ۹۵ تا ۹۹ درصد بوده و افق زمانی از یک تا ده روز کاری است. برای سرمایه اقتصادی به برآورد زیان‌های بالقوه (احتمالی) در سطح اطمینان نیاز داریم که با هدف رتبه‌بندی اعتباری بانک سازگار باشد. این هدف به طور معنی‌داری بالاتر از هدفی است که در مدل ارزش در معرض خطر و در طی افق زمانی یک ساله مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین برای ارزیابی این مساله نیاز به داشتن تعدادی گزینه‌های انتخابی و فروض مشخص وجود دارد.

توافقنامه بال و ریسک بازار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کمیته بال بیانیه سال 1988 را به دنبال مقررات سرمایه‌ای در حوزه ریسک بازار در سال 1996 و پس از اصلاح در سال 1997 صادر نمود. پیوست‌های اضافه‌شده به ریسک بازار به عنوان گامی مهمی در سال 1997-1996 به شمار رفته، به طوری که به بانک‌ها اجازه داد تا از مدل‌هایی برای ارزیابی هزینه سرمایه برای ریسک بازار استفاده کنند. از آنجائیکه دارایی‌های معامله شده در طول یک دوره کوتاه‌مدت می‌توانند قابلیت نقدشوندگی داشته باشند، زیان‌های مربوطه نیز به واسطه تغییرات بازار در طی همان افق زمانی نیز پدیدار می‌شوند. سرمایه مورد نیاز برای ریسک بازار باید سد و مانعی را در قبال زیان ارزش که در طی دوره نقدشوندگی رخ می‌دهند، فراهم کند. مقررات بیانیه بال، مفهوم ارزش در معرض خطر را ارتقاء داد به نوعی که ارزش در معرض خطر، زیان بالقوه آتی برای پورتفوی و افق زمانی معین بوده که فراتر از سطح اطمینان تعیین شده از قبل نمی‌باشد.

ایده اصلی، با تعریف حداقل مقدار هزینه سرمایه، شبیه به نقش و کارکرد ریسک‌ها بوده است. ریسک‌ها از طریق قوانین ارزیابی می‌شوند که هزینه سرمایه را به وسیله تراکنش‌ها یا مدل‌های ریسک مبتنی بر ارزش در معرض خطر برای ریسک بازار تعریف می‌کند. هنگامی که هزینه‌های سرمایه مبتنی بر ارزش در معرض خطر تصویب و مجاز شمرده می‌شد، در صنعت مالی به صورت گسترده به اجرا در می‌آمد.

به دنبال بحران مالی سال 2008، مقررات‌گذاران کمیته بال تعدادی از سنجه‌ها و معیارهای ارزیابی را معرفی نمودند تا بانک‌ها را بیش از پیش مقاوم سازند. مواردی از بروزرسانی‌های عمده برای چارچوب مقررات‌گذاری معرفی شده‌اند، که مقررات را بازطراحی نموده و آن را تبدیل به بیانیه بال 2 مبتنی بر قوانین جدید بال نمودند. انتشارات اصلی در این حوزه شامل موارد ذیل هستند:

-بررسی جهانی چارچوب مقرراتی که در ابتدا در ماه دسامبر سال 2010 منتشر شد و در ماه ژوئن سال 2011 بازبینی شد.

- بال [۳]3 : چارچوب مقرراتی جهانی برای بانک‌ها و سیستم بانکی مقاوم‌تر.

- بازبینی چارچوب ریسک بازار بال 2 در فوریه 2011.

- ارسال اسناد مشورتی با عنوان "بررسی بنیادین دفتر معاملاتی: چارچوب بازبینی شده از ریسک بازار" به صنعت مورد نظر در ماه اکتبر سال 2013 برای پوشش مقررات لازم برای ریسک اعتباری و ریسک بازار .

رویکردهای ریسک بازار شامل سرمایه مبتنی بر ارزش در معرض خطر به علاوه رویکرد استاندارد ریسک بازار برای بنگاه‌ها بوده که با الزامات مدل‌های داخلی تطبیق ندارد. ارزش در معرض خطر دارای تنش به عنوان هزینه اضافی سرمایه در سال 2011 معرفی شد و در حال حاضر یک معیار جایگزین VaR برای ریسک بازار پیشنهاد شده است.

از سال 2012کمیته بال اقدام به انتشار مقالات متعددی در خصوص بررسی بنیادین دفتر معاملاتی (FRTB[۴]) نمود تا با قواعد موجود برای  ارزش‌گذاری ریسک بازار با درس‌های فراگرفته شده و کاستی‌های ناشی از بحران مالی سازگاری پیدا کند. این بازبینی بنیادین تمامی جنبه‌های حداقل الزامات سرمایه را برای ریسک بازار نظیر دفتر معاملاتی-مرز دفتر بانکی و رویکرد استاندارد مانند استفاده از مدل‌های ریسک بازار داخلی را پوشش می‌دهد. هیچ یک از تغییرات پیشنهادی اثر عمیقی در مقایسه با رویکرد استاندارد و بازبینی شده –که بعضا تحت عنوان روش مبتنی بر حساسیت نام‌گذاری می‌شود- نداشته است. در واقع، این روش به عنوان یک روش کمتر استاندارد در مقایسه با رویکرد مدل داخلی بوده است که توسط ناظران توسعه پیدا کرده و معرفی شد و منجر به افزایش قابل ملاحظه در الزامات داده‌ها و پیچیدگی محاسبات در مقایسه با رویکردهای جاری شده و تاثیر شایانی بر دارایی‌های موزون شده به ریسک، به ویژه با توجه به وضعیت بانک‌ها در قبال ریسک‌های حاشیه اعتباری خواهد داشت.

طی بحران گذشته، روشن شد که سرمایه مقرراتی برای ریسک بازار به اندازه کافی برای پوشش این ریسک ها کافی نبوده و لذا کمیته بال در حوزه نظارت بانکی بررسی های بنیادینی را از دفتر معاملاتی (FRTB) به عنوان چارچوبی نوین ارائه نمود تا جایگزین مقررات ریسک قدیمی بازار شده و از آن تحت عنوان "بال 2.5" یاد کنند. هدف اصلی از این اقدام بهبودبخشیدن به الزامات سرمایه‌ای دفتر معاملاتی و ترویج اجرا و پیاده سازی مداوم قوانین به گونه ای که سطوح قابل مقایسه‌ای از سرمایه را در کشورهای عضو یا مراجع قضائی مختلف تولید کنند. اهداف کلیدی FRTB به شرح ذیل هستند:

  • توسعه دفتر معاملاتی یا شرایط مرزی دفتر بانکی
  • دستیابی به چارچوب مقرراتی که تمامی ریسک‌های بازار در دفتر معاملاتی را جذب و تبدیل به فرصت‌های سرمایه‌گذاری می‌کند.
  • بهبود تکنیک‌های اندازه‌گیری ریسک
  • دستیابی به سطوح قابل مقایسه از سرمایه در قالب مدل‌های ریسک داخلی و رویکرد استاندارد

جستارهای وابسته

  • ریسک مالی
  • ریسک اعتباری
  • ریسک نقدینگی
  • ریسک نرخ بهره

پانویس/ پاورقی

  1. Value at Risk
  2. beta coefficient
  3. capital asset pricing model (CAPM)
  4. Fundamental Review of the Trading Book (FRTB)

منابع

  • Alexander, C. (2008) Market Risk Analysis, Volume I: Quantitative Methods in Finance. Wiley
  • Alexander, C. (2008) Market Risk Analysis, Volume II: Practical Financial Econometrics. Wiley
  • Alexander, C. (2008) Market Risk Analysis, Volume III: Pricing, Hedging and Trading Financial Instruments. Wiley
  • Alexander, C. (2008) Market Risk Analysis, Volume IV: Value at Risk Models. Wiley
  • Dowd, K. (2003). An introduction to market risk measurement. John Wiley & Sons.
  • Dowd, K. (2007). Measuring market risk. John Wiley & Sons.
  • Malz, A. M. (2011). Financial risk management: Models, history, and institutions (Vol. 538). John Wiley & Sons.

پیوند به بیرون

الگوهای ناوبری

رده